مصاحبه باخانم وندی بوکر:بیمارمبتلابه ام اس عازم قطب شمال - -

<style>body{font-family: tahoma; font-size: 13px; direction: rtl;} hr{ display: none;}</style>


مصاحبه با خانم وندی بوکر : بیمار مبتلا به ام اس عازم قطب شمال

19 آوریل 2011 – وندی در گزارش روزانه اش نوشت که در حال حاضر در اقیانوس منجمد شمالی است و برای حفظ تداوم حرکت سگ ها ، کاستن از وزن بار و گرم نگهداشتن بدنش بیشتر اوقات در کنار سورتمه سگی اش می دود. توانایی دویدن مسافت های طولانی از چالشی ناشی می شود که پس از آگاهی از ابتلا به بیماری ام اس برای خود وضع کرد.

در ادامه مصاحبه او را با کورن کوئتزر خبرنگار سایت اکسپلوررز وب می خوانید که در هنگام سفر انجام شده است. او در مورد تغییر هیجانات منفی اولیه اش به چالش هایی بزرگ و یافتن چیزی که به آن علاقه شدیدی داشته باشد تا ذهن و جسمش را به خود جلب و موجب تداوم حرکت او شود صحبت می کند.

اکس وب : ام اس چه تاثیری بر بدنت دارد؟

وندی : به طور کلی سمت چپ بدنم از قفسه سینه به پایین بی حس است. از نظر تعادل ، دید و خستگی مشکل دارم. تعادل همیشه بزرگ ترین مسئله در کار با سورتمه است. هنوز هم هر روز به درمانم ادامه می دهم و هنوز برای در امان ماندن از سرما جهت تنظیم درجه حرارت بدنم لباس گرم می پوشم.

اکس وب : وقتی این خبر را شنیدید که ام اس دارید ، اولین واکنش تان چه بود؟

وندی : همانطور که اکثر افراد بیماران جدید عمل می کنند ، ابتدائا دوره ای را با غصه سپری کردم.اما سریعا هیجانات منفی را معکوس کردم و تصمیم گرفتم عزم خود را در انجام چالش های بزرگی جزم کنم که به من امکان این آزمایش را بدهد که ببینم تا چه حد و با شدتی می توانم بیماری ام اس را عقب برانم. ماراتن بوستون را انتخاب کردم و پس از تمرین ، آن را در سال 2000 به انجام رساندم. از آن نقطه به بعد هرگز به عقب نگاه نکردم! از آن زمان تا حالا پیوسته در حال دویدن ، صعود کردن و کاوش کردن بوده ام.

اکس وب : چرا به جای اینکه بنشینید و غصه بخورید تصمیم گرفتید خودتان را به چالش بکشید؟

وندی : آدم باید چیزی را پیدا کند که به آن علاقه شدید دارد تا ذهن و جسمش را به خود جلب و حرکتش را تداوم دهد. اما بزرگ ترین انگیزه من نشان دادن این موضوع به جهانیان بود که افراد مبتلا به ام اس قادر به انجام چه کاری هستند و هر کس را که در زندگی مواجه با یک مانع است به چالش بکشم تا از آن عبور و بر آن غلبه کند. اما اتفاقات برای همه ما اتفاق می افتند و نمی توانیم یک روز را مسلم فرض کنیم. می خواهم الهام بخش افرادی باشم که در مسیرشان مواجه با دشواری هایی شده اند و راه حلی برای این مشکلات بیابند و به اهداف شان برسند.

اکس وب : چطور تمرین می کنید ( آماده می شوید)؟

وندی : از لحاظ جسمانی ، سه بار در هفته تمرین قدرتی انجام می دهم. هنوز هم یک دونده جدی هستم و خیلی می دوم – حتی چند هفته قبل از عزیمت به سمت قطب شمال نصف یک مارتن را دویدم. به خاطر این سفر ، به تمرین " سفر آزمایشی قطب شمال" در مینه سوتا رفتم تا سگ ها را ببینم و با کار با وسایل ، سورتمه و تیم آشنا شوم.

اکس وب : کدام یک از این چالش های بدنی برای شما مشکل ترین مورد است؟

وندی : تا اینجا تنظیم درجه حرارت بدنم دشوارترین چالش بوده است.

اکس وب : آیا تا به حال این احساس را داشتید که به درد این کار نمی خورید یا این چالش برای شما بیش از حد بزرگ است؟

وندی : همیشه مواقعی هست که آدم این تردید های جزئی را دارد که می گوید " من به درد این کار نمی خورم " ، اما هرگز اجازه نمی دهم مرا متوقف کند. و هرگز فکر نمی کنم چالشی بیش از حد بزرگ است.

اکس وب : در این لحظه ، در مورد چالش قطب شمال چه حسی دارید؟

وندی : از لحظه ای به لحظه ای دیگر فرق می کند! آدم در یک سفر می تواند در یک دقیقه با شکم پر ، آفتاب گرم و میزان فعالیت آسان احساس عالی داشته باشد ، و در دقیقه بعد سورتمه چپه می شود و سگ ها اذیت می کنند و آدم خسته و سردش می شود. همین الان اوقات بسیار خوشی دارم و واقعا از سفر لذت می برم.

ترجمه از منبع : http://explorersweb.com/polar/news.php?id=20098