نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج - -

<style>body{font-family: tahoma; font-size: 13px; direction: rtl;} hr{ display: none;}</style>
(2013/02/24, 01:19 PM)شفا یافته نوشته است: من هنوز ازدواج نکردم اما بهترین پیشنهادها را زمانی داشتم که بیماریم خیلی پیشرفت کرده بود و کامل ناتوان بودم. به تنها چیزی که فکر نمی کردم ازدواج بود.

این پیشنهادها خیلی برام ارزشمند بود. چون متوجه شدم فقط بعد انسانی و شخصیتی مدنظر قرار گرفته..

البته ناگفته نمونه که درکش حتی برای خودم هم خیلی سخته! اگر من بجای اونها بودم شاید طور دیگری فکر می کردم و بیشتر واقع بین بودم.icon_question

به نظر من ام اس باعث میشه خیلی از گزینه ها که مناسب نیستند خودبه خود حذف بشند و انتخابی بین بهترینها انجام می گیره...

باید حقیقت را به طرف مقابل گفت و تصمیم اینکه به خانواده ی اون شخص هم گفته بشه یا نه، بعهده خود طرف باشه. چون هرکس خصوصیات اخلاقی خانواده خودش را بهتر از دیگران میدونه.


البته که منم گذاشتم به عهده ی خودش، اونم گفت ندونن بهتره. به خاطر همین هیچی نگفتیم. فقط گاهی که حمله ای چیزی داشتم میدیدن ناخوشم (حمله هام چشمی بودن و بیشتر خودم متوجه میشدم) بهشون گفتیم میگرن دارم و سردرد و ... الان با این دید که میگرن دارم و به آفتاب حساسم بهم نگاه میکنن.