وسواس، شناخت و راه های درمان - -

<style>body{font-family: tahoma; font-size: 13px; direction: rtl;} hr{ display: none;}</style>تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۰۱
عصرايران دو » روانشناسی
وسواس سکسکه مغز است!
نشانه‌هاي اختلال‌ وسواسي از ساده‌ترين آنها يعني فكرهاي وسواسي آغاز مي‌شود. اولين و شايع‌‌ترين فكر وسواسي، ترس از آلودگي و كثيفي است. اين تصور وجود دارد كه بچه‌ها از مادر يا شخصي ديگري الگوبرداري مي‌كنند ولي مطالعه‌ها نشان مي‌دهد اگر كودك از نظر بيولوژيك مستعد نباشد، پس از جدا شدن از مادر ديگر اين كارا انجام نخواهد داد.
وسواس کودکان در گفت‌‌وگو با دكتر ميترا حكيم‌شوشتري روان‌پزشك كودك و نوجوان

اشكان 4/5 ساله است. والدينش براي ارزيابي او را نزد روان‌پزشك كودك برده‌اند. پدر و مادر او را يك كودك لجباز و لوس مي‌‌دانند و از اين شكايت دارند كه فرزندشان هميشه سعي دارد وسايل خانه مانند كنترل تلويزيون، گلدان و وسايل تزئيني روي دكور و... را در گوشه‌اي از خانه بچيند و اگر آنها بخواهند اين وسايل را سر جاي اولش برگردانند، اشكان به شدت عصباني مي‌شود، گريه مي‌كند و آرام كردنش‌ هم كار بسيار دشواري است. خلاصه بايد حرف، حرف‌ خودش باشد...

روان‌پزشك با بررسي‌هاي بيشتر متوجه شد اشكان كوچولو دچار اختلال وسواسي است.

بيشتر ما فکر مي‌کنيم اختلال وسواسي فقط در بزرگسالان ديده مي‌شود ولي در كودكان هم احتمال بروز آن وجود دارد. با دكتر ميترا حكيم شوشتري، فوق‌تخصص روان‌پزشكي كودك و نوجوان و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در اين‌باره گفت‌وگو كرده‌ايم.

سلامت: آيا كودك وسواس را از بزرگتر‌هايش ياد مي‌گيرد؟

وسواس كودكان مبحث بسيار گسترده‌اي است. معمولا اطرافيان اين رفتار كودك را بيشتر ناشي از بدقلقي يا يكدندگي او مي‌دانند، اما وسواس در واقع يك نوع «سكسكه مغزي» است. در مغز مدارهايي وجود دارد كه وقتي مي‌خواهيم كاري را شروع كنيم، فرمان پايان آن هم صادر مي‌شود. اما در اختلال وسواسي اين مدار خود به خود متوقف نمي‌شود. اين وظيفه به عهده هسته‌هاي قاعده‌اي مغز است ولي اين هسته‌ها گاهي دچار تغييراتي مي‌شوند که عملكرد فرد دچار اختلال را به هم مي‌ريزد بنابراين علت اختلال وسواسي در كودكان كاملا زيست?شناختي است. اين اختلال در روان‌پزشکي «اختلال وسواسي اجباري» ناميده مي‌شود و انواع گوناگوني دارد.

درباره انواع آن توضيح مي‌دهيد؟

اختلال شامل دو بخش افكار و رفتار وسواسي است. افكار وسواسي به شكل تصاوير و عقايد مزاحمي هستند كه مرتب به ذهن مي‌آيند. مثلا كودك براي اينكه بتواند با نگراني از ميكروب مقابله كند، مكرر و غيرعادي دست‌هايش را مي‌شويد. گاهي به دنبال افكار مزاحم، مناسك شكل مي‌گيرد و فرد براي كاهش اضطراب به انجام اعمال خاصي متوسل مي‌شود، مثلا ممكن است کودکي براي کاهش افکار نگران‌کننده در مورد آسيب‌ديدن به مادرش، هنگام خروج از منزل، 3 قدم به عقب بردارد و با پاي راست از منزل خارج شود.

آيا اين بيماري در کودکان نادر است؟

در دهه اخير بيشتر به وسواس كودكان اهميت داده شده و مي‌توان گفت تقريبا بيماري شناخته‌شد‌ه‌اي است که شيوع آن را 2 درصد برآورد كرده‌اند.

نشانه‌هاي اين اختلال چيست؟

نشانه‌هاي اختلال‌ وسواسي از ساده‌ترين آنها يعني فكرهاي وسواسي آغاز مي‌شود. اولين و شايع‌‌ترين فكر وسواسي، ترس از آلودگي و كثيفي است. اين تصور وجود دارد كه بچه‌ها از مادر يا شخصي ديگري الگوبرداري مي‌كنند ولي مطالعه‌ها نشان مي‌دهد اگر كودك از نظر بيولوژيك مستعد نباشد، پس از جدا شدن از مادر ديگر اين كارا انجام نخواهد داد. فكر وسواسي شايع‌ ديگر، ترس از اتفاق‌هاي وحشتناك مثل مرگ عزيزان و نوع ديگر آن، ترس از آسيب‌رساندن به خود و ديگران است. بچه‌هايي كه در كلاس درس مداد در دست نمي‌گيرند تا مبادا آسيبي به همكلاسي‌شان بزنند، چنين افکاري دارند. متداول‌ترين عمل وسواسي هم همان شکل رايج آن يعني شستشو است که تکراري انجام مي‌شود. از ديگر اعمال وسواسي مي‌توان به جمع‌كردن اشياي بي‌مصرف اشاره كرد. البته اين افراد هميشه يك شيء خاص را جمع‌ نمي‌كنند و عادت به احتكار هر وسيله‌اي دارند. جمع‌آوري کلکسيون يک پديده طبيعي رشدي است، مثلا كودكي ممكن است كلكسيون قوطي كبريت داشته باشد، اما در اين موارد فرد به مرور علايق ديگري پيدا مي‌کند که متناسب با سن است. کودکاني که لباس را فقط يک بار مي‌پوشند، يا عادت‌هاي خاصي هنگام لباس پوشيدن دارند، مثلا حاضر نيستند لباس دکمه‌دار بپوشند يا از درز لباس مرتب ايراد مي‌گيرند نيز احتمالا به وسواس مبتلا هستند. وجود عادت‌هاي خاص مانند راه رفتن طولاني‌مدت روي جدول كنار خيابان (در حالي که کودک مي‌داند به مدرسه دير خواهد رسيد) يا چيدن وسايل با نظم افراطي از ديگر نشانه‌هاي اختلال‌ وسواسي عملي هستند. کودکاني که به بو حساسيت دارند و حتي گاهي با استشمام‌ بويي دچارتهوع و عق‌زدن مي‌شوند، ممکن است به وسواس مبتلا باشند.

والدين چگونه بايد با اين بچه‌ها برخورد كنند؟

بيشتر اطرافيان، مثل پدر و مادر، فكر مي‌كنند كودك لجباز است و به مقابله با او برمي‌خيزند، غافل از اينكه اين مشکلات ناشي از اختلالي بيولوژيك است و كودك كنترلي روي آن ندارد. اعتراض پدر و مادر باعث ايجاد تنش مي‌شود كه نتيجه‌اي هم نخواهدداشت زيرا كودكان وسواسي گاه پرخاشگري غيرقابل‌كنترلي دارند. اين پرخاشگري در بزرگسالان مبتلا به وسواس كمتر ديده مي‌شود.

آيا روش درماني خاصي براي كاهش علايم وسواس وجود دارد؟

اولين قدم آن است كه بپذيريم كودكمان بيمار است و سعي كنيم مشكل را حل كنيم. بهترين نوع درمان براي موارد خفيف، درمان روان‌شناختي و 12-18 جلسه مشاوره است. اين روش از سن حدود 12 تا 10 سالگي که رفتار كودك منطقي مي‌شود و رابطه بين علت و معلول را درك مي‌كند، قابل‌اجراست. يکي از مسايل مهم، همکاري کودک با درمانگر است.

درمان دارويي عوارضي هم دارد؟

داروهاي متعددي براي اين بيماري وجود دارند كه مصرف آنها كم‌عارضه است اما احتمال عود علايم بعد از قطع دارو وجود دارد. معمولا مصرف دارو بين 5/1-1 سال علايم وسواسي را از بين مي‌برد. دارو بايد به تدريج قطع شود يعني دوز آن به آرامي و با نظر پزشك كاهش يابد. پس از 3 ماه منتظر مي‌شويم تا ببينيم علايم برمي‌گردند يا نه و در صورت برگشت علايم، دوز قبلي را 1 سال ديگر ادامه مي‌دهيم.