اشتغال برای (ام اسی ها) و یا افراد مرتبط با انها - -

<style>body{font-family: tahoma; font-size: 13px; direction: rtl;} hr{ display: none;}</style>
(2012/08/31, 12:39 PM)naazanin نوشته است: خوب من تازه فارغ التحصیل شدم مثلا دارم دنبال کار میگردمashamed0006.gifashamed0006.gif
روزنامه همشهری رو باز میکنم دونه دونه آگهی های استخدامیشو نگاه میکنم!میبینم چیزایی که میخوان رو من تک وتوک بلدم تازه در حد مقدماتی!نه اینکه من نخواستم بدونم خوب اینجوری بهمون یاد دادنconfused2
اونوقت چند وقت پیش با یه نفر که تو بازار کارن صحبت میکنم میگم 4 سال درس خوندم اینو اونو یاد دادن بهمون!بهم میگه هر چی خوندی بریز دور چون چیزایی که به شما یاد دادن از رده خارجه !باید بری یه دوره ببینی که مهارتای بازار پسند رو یاد بگیریicon_cry
ولی جدای از بحث بیماری کلا بیکاری واسه آدمای سالم هم معضل شده
اصلا کاری که با توجه به مهارت و تواناییت باشه خیلی خیلی کمه چون تو دانشگاها یه مشت کتاب به خوردمون دادن اما بعد فارغ التحصیلی ازت مهارتهای بالامیخوان!
بیشتر جاها با پارتی بازی و روابط وضوابط میشه رفت چون خیلی از هم کلاسی های دوران دانشگام بودن که بزور واحداشونو پاس کردن اما الان به واسطه فک و فامیلاشون دارن تو جاهای خیلی خوب کار میکننSmile (16)
مملکتی که همه چیزش رو اصول بنا شده باشه همه میتونن با توجه به تواناییشون تو جایگاهشون کار کنن
اما نه تو مملکت ما که...............................Huh
تازه توی آزمونای استخدامی مراکز دولتی یکی از شرایط استخدامی داشتن وضعیت سالم جسمانی
خوب درسته نیروی کاری سالم بازدهی بیشتری داره
اما پس کسایی که یذره ممکنه بعضی وقتامشکل داشته باشن باید بیکار بمونن؟
این وظیفه سیاست گذارای کشور که مشکلات بیکاری رو واسه هر قشر جامعه چه بیمار چه سالم برطرف کنه

من دوره کاردانیم رو آزاد بود دوره کارشناسیم رو علمی کاربردی که به لعنت خدا هم نمی ارزید confused
فقط به خاطر اینکه ایران مدرک گرا هستن رفتم ادامه تحصیل دادم و الا همون کاردانی بس بود.
تو دانشگاه هیچی یادم ندادن ، اون دوست تون درست گفته شاید من نزدیک یک و خورده ای میلیون خرج کردم تا با کلاس های بیرون از دانشگاه یک چیزی یاد گرفتم ولی هنوز کارم به قولی کارفرما پسند نیست!
استاد پایان نامه ام هم که خدا بگم چیکارش کنه هیچی بارش نبود هیچی هیچی هیچی من نمی فهمم چرا استاد شده بود ؟
یا یکی دیگه از استاد ها که با عقل گردوییش نشست بهمون DOS درس داد آخه من نمی فهمم چرا نیگهش داشته بودن ؟ confused بدبخت اونایی که بعد از من رفتن سر کلاس اون جناب نشستن.
واسه همین واسه ی ارشد ترجیح میدم یا کلن نرم !!! یا برم دانشگاه آزاد یا یک دانشگاه درجه یک سراسری و الا این دانشگاه هایی که مثل قارچ سبز شده تو کل کشور تعداد شون از خود دانشجو ها بیشتره به درد نمی خوره جز اعصاب خوردی چیزی نداره.
واسه ی کار هم یک جا میرم میگن بشین منشی تلفنی یا بر می گردن میگن بازاریاب ! یا اگر مرتبط با رشته ام باشه میگن بشین ویندوز 7 طراحی کن.
واسه همین تو خونه پروژه انجام میدم با دوستام تیکه تیکه تمومش می کنیم پولش رو می گیریم باز پروژه بعدی . نظام صنفی هم هیچ کاری نمی کنه واسمون اصلا مهم نیست واسش که من کار بلدم یا نه ؟
فقط خودم واسه خودم تبلیغ می کنم هی می شینم پا میشم میگم من فلان کارو بلدم بعد میان بهم کار میدن و الا که هیچی.
انجمن مون هم خیر سرش یک سری آمد بهم زنگ زد گفت واست کار پیدا شده بدو بدو پاشدم رفتم بعد با کمال ... برگشته بهم میگه خوابگاه دخترا نگهبان می خواد.
خیلی من نمی دونم با چه عقلی اینطوری روی ما ها حساب می کنن ؟؟؟ موندم تو کارش.
ولی به قول دوست جان اگر کار بلد باشه آدم میان خودشون سراغ تون و الا که هیچی Confused