وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

دوستان سلام
قبل از همه چیز براتون آرزوی سلامتی دارم.ممنون میشم در مورد مشکل من هم نظراتتون رو بگيد. من دقیقا 5 سال پیش در زمان کنکور دچار یه سری مشکلات مزاجی شدم، مثل سوهاضمه، گرسنگی بیش از حد و بعضی مواقع بی میلی، بیرون‌روی و یبوست که گاه به گاه اتفاق می افتاد و یکجور درد تيرکشنده در معده و مقعد. اوایل چون علائم در همين حد بود به چند دکتر متخصص گوارش مراجعه کردم،آزمایشای کلی چیزی نشون ندادن اول تشخيص کولون روده دادند و کونولوسکوپی انجام دادم که سالم بود، بعد تشخیص زخم معده دادند و آندوسکوپی انجام دادم که سالم بود،سونو از کبد و صفرا هم چيزی نشون نداد، در نهايت تشخیص آی بی اس دادند و منو بستن به آلپروزولام. ولی جواب نداد،یه مدت خوب میشد و دوباره از سرگرفته میشد. چند ماه بعد علائم دیگه ای شروع شد، یه جور حالت کشش و گرفتگی ،سوزن سوزن شدن و خواب رفتن در پاهام بعد هم حالت برق گرفتگی در خواب، بعضی مواقع هم در حالت خواب فکر میکردم که نفس کشیدنم قطع شده و از خواب می پریدم علائمی مثل بختک رو هم در خواب داشتم. خلاصه یکسال از عید 85 یعنی شروع علائم گذشته بود که من با ام‌اس آشنا شدم و فکر کردم ممکنه این علائم از اون باشه.چون به شخصه آدمی هستم که زیاد از خونه بیرون نمیرم و خونده بودم که در افراد ساکن در مناطقی که کمتر آفتابی هست و کمتر ويتامين دی دریافت میکنن، بیشتر دیده میشه.به یک متخصص مغز و اعصاب مراجعه کردم. ایشون هم مشکوک به ام‌اس شدن ولی ام‌آر‌آی یک و نيم تسلا از مغز، نخاع و گردن چيزی نشون نداد و ايشون فلوکستین تجویز کردن. از اون موقع تا 1 ماه پيش علائم باز هم میومدن و میرفتن بدتر شده بودن و چيزهای جدیدی هم بهشون اضافه شده بود بی حسی و خارش شدید در کف پا، سوزن سوزن شدن دستا و احساس بی حسی و سنگینی در کف دست، ريزش شدید مو، درد گردن و سوزن سوزن شدن یک نقطه در گردنم،خستگی بیش از حد، اشکال در تمرکز و خواب،بی اختیاری ادرار که اول بصورت استرسی بود یعنی مواقعی مثل عطسه ولی بعدن تبدیل شد به یکجور بی احتیاری که دقیقن بعد از دفع ادرار رخ میده، انگار مقداری از اون باقی میمونه و بعد بدون کنترل من خارج میشه، سونوگرافی کلیه ها و مثانه و مجاری ادرار رو چندبار انجام دادم اما حتی علامتی مثل برگشت ادرار به مثانه يا عفونت هم دیده نشد.تقریبا در تمام 24 ساعت بدون اینکه کنترلی روش داشته باشم استرس دارم و عصبی هستم. تو این 5سال به کل آدم دیگه ای شدم حتی 10 درصد انرژی قبل اين بيماری رو ندارم.علائمی مثل کم آوردن نفس رو هم دارم ولی نوار ريه و سی تی اسکن چيزی نشون ندادن؛ حدود شش ماهی هم به علائمی مثل تپش قلب و درد در سینه و دست ها دچار شده بودم ولی نوار و اکوی قلبم کاملا سالم بودن.فروردین امسال به مناسبت پنجمین سال شروع بدبختی هام، به دکتر عابدینی که رییس انجمن مغز و اعصاب مازندران هستن مراجعه کردم ولی بازهم نوار مغزی و ام‌آر‌آی یک و نیم تسلا چیزی نشون نداد و من موندم و قرص درمان افسردگی.خودم میخوام که باور کنم سالمم و چیزیم نیست ولی علائم هنوز هستن و من هنوز آدم سابق نیستم. ممنون میشم نظرتون و يا تجربتون در این زمینه رو بدونم.


لطفا عنوانی مناسب برای ارسال خود برگزینید و عنوان ویرایش شده از سوی مدیران را تغییر ندهید

بنظر من سالمید و این یه نوع تلقینه که من بیمارم یا ام اس دارم نخیر اینطور نیست ولی میگن اونهاییکه آی بی اس دارن هر روز از یه چیزی مینالن مثل درد قلب و افسردگی شکم درد و نفس کم اوردن و ... بنظرم به یه دکتر داخلی و گوارش مراجعه کنید
و چون بهش فکر میکنید استرس و عصبیت دارید

تا جایی که می‌دونم این علایم به ام.اس ربطی ندارند. یعنی در 90٪ موارد، اولین نشانه‌های چشمی هستند. به نظر خود من علایم شما عصبی هستند. یعنی شما در دوران کنوکور تحت فشار عصبی بودید و بعد هم روی این علامت‌ها خیلی زوم کردید و برای خودتان بزرگ کردید. تا حدودی شبیه خودبیمارپنداری هستند این علایم. یعنی گزگز و مورمور دستها و پاهاتان از وقتی شروع شده‌اند که شما در مورد ام.اس چیزهایی خوانده‌اید و اطلاعاتی کسب کرده‌اید. یک نوع تلقینِ بیماری. به نظرم احتیاج به روان‌پزشک دارید تا سایر متخصصین. ولی بزرگترین کاری که می‌توانید برای خودتان بکنید این هست که به خودتان تلقین کنید مشکلی ندارید. دیدتان را مثبت کنید. با این قدرت تلقینی که از میان نوشته‌إاتان پیداست، می‌توانید خودتان را بهبود ببخشید.

من اطلاعات پزشکی که ندارم ولی اینطور که بچه ها میگن و از بیماریم خبری نیست و فقط تلقین یه کتابیو می تونم بهت پیشنهاد کنم. من که خیلی ازش استفاده ی مفیدی کردم.کتاب سکرت(secret) نوشته راندا برن
امیدوارم واست مفید باشه دوستم

به قول دوست جان havaars این علائم ربطی به ام اس نداره . چون بازم به قول ایشون از وقتی رفتین دنبالش و مطلب پیدا کردین احساس کردین شاید ام اس دارید.
سعی کنید از این فکر خارج بشید چون بیشتر مواردی که فرموده بودین من تجربه نکردم حقیقتش شاید بقیه دوستان تجربه کرده باشن البته.
واسه گز گز یا مور مور پا هم منم یک مدت پاهام مور مور میشد که دیگه به مسائل استرسی فکر نکردم خودش خوب شد
امیدوارم شما هم خوبه خوب بشید

ام اس نداری هی نرو ام ای آر بده فقط خدارو شکر کن که در ام ای آر چیزی دیده نشده و حرص نخور و خوش باش

ممنونم از همه کسایی که نظرشون دادن؛ البته من مشکلات چشمی دارم ولی حاد نیست. شبها دیدم کم میشه و نور خیلی اذیتم میکنه مثل نور اتومبیل ها. بعضی مواقع هم چشمام بی دلیل شدیدن خسته هستن حتی وقتی که از خواب پا میشم طوری که اصلن نمیتونم بازنگهشون دارم و باز مجبور به استراحت میشم.آیا اين علائم در ام‌اس دیده میشه. بازهم ممنونم از نظرتون.

در سایت به توضیح این بیماری پرداخته ایم.
اما در مورد علائم همون طور که در این تاپیک اومده:
بسياري از بيمارانيكه اين علايم را دارند مبتلا به بيماري MS نيستند.
از جمله بیماریهایی که با M.S اشتباه می‌شوند عبارتند از بیماری لوپوس سیستمیک ، سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی ، بیماری بهجت ، بیماری لایم (در اثر نیش کنه رخ می‌دهد) ، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) ، بیماریهای نخاعی مخچه ای ، استحاله‌ای ارثی ، کمبود ویتامین B۱۲ ، آرتروز مهره‌های گردن ، و تومورهای گودال خلفی جمجمه.
و کلیه ی بیماری های روحی مرتبط!

روش تشخیص بیماری ام اس در همون تاپیک اومده و به نظر بنده هم شما مبتلا نیستید.

(2011/05/26, 02:57 PM)modemo نوشته است: [ -> ]ممنونم از همه کسایی که نظرشون دادن؛ البته من مشکلات چشمی دارم ولی حاد نیست. شبها دیدم کم میشه و نور خیلی اذیتم میکنه مثل نور اتومبیل ها. بعضی مواقع هم چشمام بی دلیل شدیدن خسته هستن حتی وقتی که از خواب پا میشم طوری که اصلن نمیتونم بازنگهشون دارم و باز مجبور به استراحت میشم.آیا اين علائم در ام‌اس دیده میشه. بازهم ممنونم از نظرتون.

مشکلات چشمی که گفتم، شامل دوبینی و تاری مطلق یا نسبی در چشم‌ها می‌شود و البته درد عضلاتِ چشمی به هنگام چرخاندن کرده چشم.
ببین دوستِ عزیز، خیلی افراد سالم هستند که شبها دیدشان کم می‌شود یا به نور ماشین‌ها حساس هستند. اینقدر دنبال بیماری نباش. تو وضعیتِ نرمال داری.
میوه زیاد بخور. احتمال کمبود آهن و ویتامین A را در نظر بگیر ولی افراط نکن. باز هم می‌گم، شما ام.اس ندارید. هیچ بیماری ندارید. احتمالاً آدم عصبی هستید و توصیه می‌کنم قبل از هر چیزی به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. روحیه‌تان را تقویت کنید.
همین.

با احتمال زیاد شما هر بیماری که دارید ام اس نیست چون حمله های ام اس دارای شدت و ضعف در دوره زمانی مشخص هستند در ساده ترین مثال حتی گز گز دست و پا و سوزن سوزن شدن پوست بدن هم اگر حتی دارویی مصرف نکنی با انجام فعالیت و یا تفکر و یا تغییر دمای محیط تغییر میکنه و هیچ شباهنی به یک درد مزمن و پایدار نداره.....خلاصه شکر خداوند که گرفتار این موضوع نیستید....بنظرم شما کمی نیاز به تفکر آزاد و راحت دارید