آخه مگه ازدواج چقدر مهمه؟ برای من ازدواج کردن یا نکردن اصلا موضوعی نیست که بخوام در موردش فکر کنم. مهم اینه که احساس خوشبختی کنم حتی اگه تنهای تنها باشم هر چند تنها نیستم... خدا هست.
می دونین؟! ... کسانی که قبول ندارن ام اسی ها هم می تونن یک ازدواج موفق داشته باشن در واقع حدود خودشون رو خیلی پایین درنظر گرفتن
... اصلاً نمی فهمم که چرا شماها اینقدر بدبین هستین.
. آدمها تا ارتباط ذهنی موفقی باهم برقرار نکنن نمی تونن کنار هم قرار بگیرن . ارتباط ذهنی به حدی توی زندگی مهمه که گاهی تعمداً از ظاهر چشم می پوشیم و به قلب و ذهن طرفمون اعتماد می کنیم . اساساً انسان ها با ذهنیت و روح هم عشق بازی می کنن نه با قیافه و هیکل و سلامتی جسم هم !
واقعا تفکر غلطیه که توی ازدواج مقوله ی ذهنیت و باور و فرهنگ رو ندید بگیریم و بچسبیم به MS !
ضمناً یادتون نره که قانون راز میگه : " به هرچی که زیاد فکر کنی میاد سراغت " !!!
پس لطفا به این تفکرات غلط و تاریک خاتمه بدین . ممنونم
حالا نظرت چی هست پروانه؟مثل دختر کبریت فروش هانس کریستین اندرسن راه بیفتیم تو خیابون و بگیم خانوما شوهر نمی خواین من یک شوهر خوب هستم یا برعکس دخترها برن بگن آقایون زن نمی خواین.من یک دختر خوب هستم.
به قول سعدی :به دست آهن تفته کردن خمیر به از دست بر سینه پیش امیر
(2011/07/26, 06:00 PM)بهرنگ نوشته است: [ -> ]حالا نظرت چی هست پروانه؟مثل دختر کبریت فروش هانس کریستین اندرسن راه بیفتیم تو خیابون و بگیم خانوما شوهر نمی خواین من یک شوهر خوب هستم یا برعکس دخترها برن بگن آقایون زن نمی خواین.من یک دختر خوب هستم.
به قول سعدی :به دست آهن تفته کردن خمیر به از دست بر سینه پیش امیر
ای ول ...
از بیکار نشستن بهتره ... فقط باید شب کریسمس این کار رو بکنی تا به متن اثر وفادار باشی ...:35:
[QUOTE='parvaneh' pid='93741' dateline='1311710309']
ای ول ...
از بیکار نشستن بهتره ... فقط باید شب کریسمس این کار رو بکنی تا به متن اثر وفادار باشی ...:35:[/
باشه.به توصیه ات گوش می دم.
من ترجیح می دم غم تنهایی رو بجون بخرم و در مقابل تمام نیروم را برای حفظ سلامت وتندرستیم بکار ببندم.
نه برای دست وپنجه نرم کردن با مشکلات بیشمار زندگی مشترک اون هم با شرایط خاص!
سلامتی از همه چیز برایم مهمتره وحاضر به همچین ریسکی نیستم.
بعضی واقعیت ها رو باید در زندگی پذیرفت.من در تنهایی به دنبال رشد وکمالم می گردم.
اگه خدا اینطور خواسته پس چیز بدی نمی تونه باشه.
یک ازدواج موفق باعث شادی وحتی بهترشدنه اما کی میتونه موفق بودنه یه رابطه روتضمین کنه؟
تا اونجا که من دیدم و شنیدم خانمه راحتر با بیماری طرف مقابل کنار میان ولی آقایون به سختی و کمتر با بیماری خانمها کنار میان.
منم با فريبا كاملا موافقم الان تو خانواده من جز پدر و مادرم هيچكس نميدونه من ام اس دارم بخاطر همين هر روز يه آدم جديد معرفي ميكنند و منم مجبورم دائم ايراداي بني اسرائيلي بگيرم كه فلاني به دردم نميخوره آخه حق مسلم اون بنده خداست كه بدونه ولي كدوم پسري حاظره با يه دختري كه ام اس داره ازدواج كنه اونم با اين هزينه بالاي آمپول كاش جامعه ما اينطوري نبود منم كلا مبحث ازدواجو از ذهنم پاك كردم ولي انصافا سخته
(2011/07/26, 12:30 PM)parvaneh نوشته است: [ -> ]می دونین؟! ... کسانی که قبول ندارن ام اسی ها هم می تونن یک ازدواج موفق داشته باشن در واقع حدود خودشون رو خیلی پایین درنظر گرفتن ... اصلاً نمی فهمم که چرا شماها اینقدر بدبین هستین. . آدمها تا ارتباط ذهنی موفقی باهم برقرار نکنن نمی تونن کنار هم قرار بگیرن . ارتباط ذهنی به حدی توی زندگی مهمه که گاهی تعمداً از ظاهر چشم می پوشیم و به قلب و ذهن طرفمون اعتماد می کنیم . اساساً انسان ها با ذهنیت و روح هم عشق بازی می کنن نه با قیافه و هیکل و سلامتی جسم هم !
واقعا تفکر غلطیه که توی ازدواج مقوله ی ذهنیت و باور و فرهنگ رو ندید بگیریم و بچسبیم به MS !
ضمناً یادتون نره که قانون راز میگه : " به هرچی که زیاد فکر کنی میاد سراغت " !!!
پس لطفا به این تفکرات غلط و تاریک خاتمه بدین . ممنونم
اره حرفتو دربست قبول دارم ولي فكر كن با اين هزينه اي كه بيماريمون داره فقط بايد به قارون فكر كنيم تا بياد سراغمون الان پسرا خرج روز مره زندگيشونو به سختي ميدن چه برسه به ...
دو دفعه بره 13 آبان عاشقي از سرش ميپره
ولي با همه اينها به قول قديميا " پيشوني منو كجا ميشوني "