به نظر من حالا جدای از علاقه اگه دختر خانوادش به شدت حمایتش کنن(معنوی و مادی
) فکر کنم طرف واسش ام اس بی معنی میشه.این روزا که کسی خواستگاری نمیره اگرم بره اول میپرسن بابای دختره چقدر ملک داره,چقدر ازدواج با این خانواده گارانتی داره؟
این فکر هم مثل تمام دیدگاهای دین اسلام در مورد زن که تو فکر همه حتی زنا کرده بوجود میاد
وقتی یه زن سالم هیچ ارزشی و حقی نداره ،بیمارش که دیگه خدارو شکر همه احکامی واسه حذف کردن هست
ما تو این جامعه بزرگ شدیم که به پای خانواده و زندگیمون بمونیم که این رشد شعور و نشون می ده ، و آقایون همه نه ولی
....می خوان از زندگی لذت ببرند و خودشون در اولویتن
عشق کیلو چنده
(2012/01/10, 06:01 PM)شهرزاد نوشته است: [ -> ]یه سوال داشتم از دوستانی که این تاپیک رو ایجاد کردند یا کسایی که موافق این تاپیک هستند؟
چند درصد از آقایان رو میشناسید(100درصد واقعی) که وقتی فهمیدن خانمهایشان ام اس دارن یا اومدن خواستگاری با این موضوع کنار آمدن؟
تنها دست شمار
ولی خانمها بیشتر کنار آمدند با آقایانی که ام اس دارن(شوهرو خواستگارشان)......
به نظره من عشق میره کنار درمورد اول
و برمیگرده به عقاید عرفی جامعه که باید خانمها(همسران) سالم باشند
ولی در مورده دوم خانمها به عشق فکر می کنند نه مریضی
این مورد رو من به چشمم خیلی زیاد دیدم
تمام دوستانم که قصد ازدواج داشتند و با موردی مریض(هر نوع) بودند......
واقعا چه طوری میشه تو جامعه انداخت که عشق محترم از ظاهره...............
شهرزاد جون من دو نفر تو زندگی خودم با این قضیه مشکلی نداشتن حتی یکیشون دوساله که هنوز بی خیال نشده با اینکه من بهش جواب نه دادم.
دوستم هم این موضوع رو به خواستگارش گفت و اون پذیرفت الان هم عقد کردن.به نظر من نحوه گفتن به طرف مقابل و همینطور شخصیتش خیلی مهمه
من هم موافقم . گفتن اينكه ام اس داري خيلي سخته.و اون هم با كسي كه مي خواي ازدواج كني.
بعد از گفتن بايد منتظره يه عكس العمل باشي. (من ازش متنفرم . ار انتظار)
چون تو دسته بيماريهاي خاصه و به نظر بعضي آقايون زندگي با آدمي كه ام اس داره خيلي مشكلات داره. چون از ام اس يه غول ساختن.( البته 100% آقايون اينجوري نيستن ولي تعدادشون كم هم نيست). و تازه مواجه شدن با خانواده اونها و نظرات اونها هم هست.كه ما خانمها بايد تحمل كنيم.
اينكه آدم بايد انتخاب بشه و بعد منتظر تأييد بمونه خيلي حسه بديه. ما هم انسانيم حقه نظر داريم. و حقه انتخاب براي آينده و زندگيمون. كه به نظره من ام اس تو مسئله ازدواج دسته ما رو يه كم ميبنده.
به همين خاطر معمولا خانومها با مشكلات بيشتري مواجه ميشن. چون آقايون فقط با منطق خشك تصميم گيري ميكنن. و به محضه شنيدنه اسم ام اس يه آينده بد براشون تجسم ميشه و كناره ميگيرن. (بعضي هاشون)
بعد خانومها مي مونن و يه دنيا فكر و خيال و ضربه اي كه بهشون وارد ميشه.
و همونطور كه ساغر گفت: اگه يه آقا ام اس داشته باشه معمولا براي خانمها مهم نيست و يا اينكه اگه اون خانوم واقعا دوستش داشته باشه با همه چيزش كنار مي آد.خيلي راحت هم اين كار رو ميكنه.
منم موافقم با نظره دوستان هستن پسرهایی که با مریضی دختر کنار میان ولی دست شمارند
ولی خانم ها که کنار می ایند میتونم بگم از90در صد به بالاست
به نظر من اگه بخواهید در مورد روابط و ازدواج به نتیجه برسید یا حتی به یک درک روشن تر, مرز بندی های زنانه , مردانه باید حذف که نه, اما کمرنگ بشه... درسته که در تعداد! زنان بیشتر از مردان می مانند, اما صادق باشیم و بدانیم که بخش عظیمی از این ماندگاری به دلیل عشق نیست! به دلیل ترس از زندگی وحشتناک اجتماعی بعد از طلاق , بدلایل واقعی(طرد شدن از اجتماع و خانواده)یا غیر واقعی (تصورات فردی- وقتی حمایت خانواده را داریم-), است که ترجیح میدهد بماند! و با بیماری همسر کنار بیاید, پس هم زن با ماندنش و هم مرد با رفتنش , به منافع خود فکر میکند...
صداقت و درک میزان واقعی توانایی و تحملمان بهترین کمک در این زمینه است .
من خودم در برابر همه زنان و مردانی که همان اول راه , دو دو تا چارتای خودشونو حساب میکنند و اعلام موضع, کلاه از سر بر میدارم....
در ازدواج اگر به توانایی و تحمل خود یقین 100 در صد ندارید , اگر همه جوانب را در نظر نگرفته اید , لطفا با گفتن اینکه من تلاشم را میکنم , خودتان را توجیه نکنید که به زندگی یک نفر دیگر وارد شوید!! که در پایان راه , با تکیه به اینکه من تلاشم را کردم اما بیشتر از این نمی توانستم, سلامتی روحتان را بردارید و از رابطه بیرون بروید , بی توجه به این که روح و عاطفه و زندگی یک نفر دیگر را تکه تکه کرده اید...
می خواهم بگویم در خیلی از موارد ماندن زنان , یک زندگی سراسر رنج است که فقط در درونی ترین لایه های شخصیت خود پنهانش میکنند!! این را ارزش نکنید لطفا.. من نام این کار را حتی فداکاری نمی گزارم چرا که تمام این سختی کشیدن های انتخاب شده اجباری با یک جمله :تمام عمرم را سوختم اما باهات ساختم به باد میره....!!
من صحبتی از عشق نکردم که مقوله اش کاملا از ازدواج و بقیه روابط جداست... عاشق, در این مواقع هرگز حتی یک , آیا یا چرا هم در ذهنش نقش نمی بندد که تمام وجودش فداست...
با این صحبتهایی که امروز دکتر نبوی و مجریش که از دکترا هم بیشتر سرچ کرده بود و البته خیلی میترسید از قیافش معلومبود خودشم یه بار گفت من میترسم چطور برم بقیه رو اروم کنم
بنظرم بیخیال بیخیال بیخیال
چرا نسبت به ازدواج انقد سرد شدید؟
مگه ما ام اسی ها چیمون کمه؟
مگه سالما مریض نمیشن؟
ما ها هیچی کم نداریم
فقط ناشکریم
امیدتون به اوستا کریم کجا رفته؟
اون خیلی مهربونه خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
فرد مناسب شد جواب مثبت بدید
همه که مثه هم نیستن
فقط شکر اوستا کریم یادمون نره
چرا نسبت به ازدواج انقد سرد شدید؟
مگه ما ام اسی ها چیمون کمه؟
مگه سالما مریض نمیشن؟
ما ها هیچی کم نداریم
فقط ناشکریم
امیدتون به اوستا کریم کجا رفته؟
اون خیلی مهربونه خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
فرد مناسب شد جواب مثبت بدید
همه که مثه هم نیستن
فقط شکر اوستا کریم یادمون نره
عزيزم سرد نشديم. ولي ديده مردم بده . اينكه اين واقعيت هست كه مردم ما راجع به ام اس زياد نمي دونن. و جزء بيماريهاي بد قرارش دادن.
و اينكه ما بخوايم ازدواج كنيم بايد منتظر باشيم ببينيم طرفه مقابلمون بعد از فهميدن اين موضوع، مي پذيره يا نه. اين انتظار خيلي سخته.