خوبه خوشم اومد از این حرفت میدونی اینطوری میفهمی خواستگارت چند مرد حلاجه ؟ کسیکه اینطوری فکر میکنه نمیشه دیدش رو عوض کرد شاید بفهمه تو یکی از اون بیمارها هستی ولی فکرش رو نمیشه عوض کرد بهرحال خود مختاری برای زندگیت تصمیم بگیری و در مورد بقیه دوستانیکه به خواستگارشون در مورد ام اس گفتن و قبول کردن و الان عقد هستن من فکر میکنم این توافقی بوده یعنی بین خودشون دو نفر بوده و بین خانواده ها نبوده در صورتیکه اگر بین اونا بود عمرا بگن ما یه عروس ام اسی میخوایم و از این حرفا بهرحال بستگی به دید و فرهنگ هم داره
سلام
دوستان عزيزم،مطمئن باشيد هر وقت وقتش بشه،اوني كه عاشقتون باشه و قدرتونو بدونه پيداش ميشه.نامزد منم يه پسر ماهه كه ام اس داره و از همون اوايل آشنايي (4 سال پيش)جريان بيماريشو بهم گفت،ولي من اونقدر خصوصيات خوب توش ديدم كه به نظرم بيماريش بي اهميت اومد.اونقدر دوسش دارم و بهش افتخار مي كنم كه گاهي حس مي مي كنم منه سالمه فوق ليسانس با فلان موقعيت و شرايط پيشش كمم.اونقدر بهش ايمان دارم كه مي دونم به همين زودي ها اين بيماري رو مغلوب مي كنه.شايد اگه اين بيماري رو نداشت،الان انقدر موفق نبود.اين فقط يه امتحانه واسه خودشو منو همه ي شماها.خدا رو شكر مي كنم كه با همچين فرشته اي آشنا شدم و مي تونم تو روزاي خوشي و ناخوشي زندگيش همراهش باشم.ام اس شايد يه بيماري جسمي باشه،ولي كساني كه اين بيماري رو دارن از بيشتر آدماي سالم موفقتر و با انگيزه ترو با اراده ترن!سلامتي جسمي مي تونه فقط يه معيار واسه انتخاب باشه،ولي وفتي طرفتون ابعاد والاي وجودتونو بشناسه،شخصيتتونو درك كنه،و عاشقتون باشه،تحت هر شرايطي آرزوش خواهد بود كه شريك زندگيتون بشه.
(2011/12/07, 01:26 PM)yas نوشته است: [ -> ]خوبه خوشم اومد از این حرفت میدونی اینطوری میفهمی خواستگارت چند مرد حلاجه ؟ کسیکه اینطوری فکر میکنه نمیشه دیدش رو عوض کرد شاید بفهمه تو یکی از اون بیمارها هستی ولی فکرش رو نمیشه عوض کرد بهرحال خود مختاری برای زندگیت تصمیم بگیری و در مورد بقیه دوستانیکه به خواستگارشون در مورد ام اس گفتن و قبول کردن و الان عقد هستن من فکر میکنم این توافقی بوده یعنی بین خودشون دو نفر بوده و بین خانواده ها نبوده در صورتیکه اگر بین اونا بود عمرا بگن ما یه عروس ام اسی میخوایم و از این حرفا بهرحال بستگی به دید و فرهنگ هم داره
خب بايد به خانواده ها حق داد.شايد تا قبل ازين اگه 1نفر كه ام اس داره مي اومد خواستگاری خودم خونوادم فورا میگفتن نه
اماشايد دليلی نداشته باشه كه بقیه رو درگیر کنیم.خیلی چیزا ھستن که بين دونفر توافق ميشه ام اس هم ميتونه يكی از ھمونا باشه.
برای همه آرزوی خوشبختی وسعادت دارم
بچه ها شما دوست داريد يا داشتيد قبل ازدوج MS داشتين يا بعدش ¿
من خودم بعدشو ترجيح ميدم
چون اونوقت ديگه این ليبل روت نيست ا
راحت اونی که دوست داریو انتخاب ميکنی
ولی قبلش خيلی محدوديتها مثله من برات درست ميشه
نه؟
ازدواج کار سختیه خیلی تلاش باید کرد که موفق شد
اما از بردن از این بیماری راحتره چون این واقعا سخته
ازدوا ج با یک حامی باز با این بیماری مشکلاتی داره
باید خیلی بهتر بشی بعد
(2011/12/08, 11:36 AM)Hoda Tak نوشته است: [ -> ]بچه ها شما دوست داريد يا داشتيد قبل ازدوج MS داشتين يا بعدش ¿
من خودم بعدشو ترجيح ميدم
چون اونوقت ديگه این ليبل روت نيست ا
راحت اونی که دوست داریو انتخاب ميکنی
ولی قبلش خيلی محدوديتها مثله من برات درست ميشه
نه؟
نه اتفاقا.اگه قبلش باشه بهتره.اگه کسی ظرفیتش پایین باشه بشنوه ام اس داری میره.اما بعد از ازدواج اگه بفهمه و ظرفیتش پایین باشه چی ؟؟ضربه محکم تری میخوره آدم
فقط بخواهیم تا طرفمون درک و شعور بالا داشته باشه قدر محبتهامونو قدر دوست داشتنو قدر انسان بودنو بفهمه
وگرنه واقعا چه فرقی باید بکنه برای یه ادم با فهم و شعور که همسرش ام اس داشته باشه یا یه مورده خیلی فجیع تر از نظر ما ادمهای کوته فکر